ادامه مطلب
مکاتبات اداری _ چطور "گذار" و "گزار" ما را به اشتباه می اندازند

مکاتبات اداری گذار از ریشه گذاشتن معانی گذاشتن: نهادن، قراردادن، عبور دادن، گذرانیدن، سپری کردن، عبور کردن، اجازه دادن، مهلت دادن، واگذاشتن، تسلیم کردن، وضع کردن، تاسیس کردن، به جا گذاشتن نتیجه : این فعل به معنی قرار دادن و وضع کردن چیزی است. مثل گذاشتن کتاب در قفسه یا گذاشتن پول در جیب و ... مثال: قانونگذار، بنیانگذار، نامگذاری و ... گزار از ریشه گزاردن معانی گزاردن: ادا …